سرویس سیاست مشرق- دو سال پس از فتنه سال ۸۸ بیبیسی فارسی که آن روزها بلندگوی اصلی جریان برانداز محسوب میشد در یک خبر فوری اعلام کرد که بند هفت زندان اوین دچار هرجومرج شده و برخی زندانیان کتکخوردهاند. رسانه انگلیسی نوشته بود که مأموران زندان به دو اندرزگاه وارد شد و با برخی افرادی که در حال گذراندن دوران محکومیت خود بودند برخورد کرده است.
این خبر در آن روزها عجیب به نظر میرسید زیرا سابقه نداشت که حفاظت زندان بدون دلیل وارد یکبند از اندرزگاه شده و با زندانیان برخورد کند. آن روزها رسانههای ضدانقلاب روی این خبر مانور اساسی داده تا وضعیت حقوق بشر در زندانهای ایران را قرمز نشان دهند.
اما پشت پرده ضرب و شتم زندانیان بند هفت زندان اوین خیلی زود روشن شد؛ یکی از اصلاحطلبانی که آن روزها در اوین مشغول گذراندن دوران محکومیت خود بود در یک نامه سرگشاده نوشت که درگیری دربند هفت نه از جانب حفاظت زندان بلکه میان برخی زندانیان فتنه ۸۸ رویداده و مأموران فقط این افراد را از هم جدا کردهاند. اما در خبر تنظیمشده توسط بیبیسی اینگونه وانمود شده است که گویی مأموران وارد بند شده و بیدلیل همه را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند.
این فعال اصلاحطلب نوشته بود که در اوین باندهای سیاسی توسط برخی احزاب و گروهها راه افتاده و اگر کسی با آنها همراه نشود «بایکوت» خواهد شد. واژه بایکوت سیاسی اولین بار توسط منافقین در زندانهای دوران پهلوی مورداستفاده قرار گرفت. پس از ضربه سال ۵۱ ساواک به سازمان منافقین و حاکم شدن مسعود رجوی و موسی خیابانی به تشکیلات، این دو هر زندانی که با مرامنامه منافقین همراه نبود را بهاصطلاح بایکوت کرده تا در زندان منزوی شود، رجوی اعتقاد داشت که بایکوت باعث مهندسی روانی زندانی خواهد شد.
لیدرهای آشوب در بند زنان و مردان اوین چه کسانی هستند؟
سنت بایکوت کردن پس از حوادث خونین خرداد ۱۳۶۰ دوباره توسط منافقین و برخی گروههای چپ کمونیستی در زندانها پیاده میشد و پس از فتنه ۸۸ نیز موردتوجه باندهای جنایتکار در زندان قرارگرفته بود. این فعال اصلاحطلب گفته بود که دلیل اصلی درگیری در بند هفت آن بود که برخی میخواستند مانند خاتمی در زندان در انتخابات مجلس آن سال شرکت کنند اما تعدادی از عناصر منافقین و کردهای تجزیهطلب با لیدری یکی از عناصر گروهک ملی – مذهبی به کسانی که میخواستند به سالن بند رفته و رأی بدهند، حمله فیزیکی کرده و همین باعث درگیریهای شدید و ورود انتظامات برای غائله آن شده بود.
بعدها مشخص شد که در آن روزها در زندان اوین محافلی خاص میان محکومان امنیتی شکلگرفته و برخی دیگران را به دلیل مواضع سیاسی مورد تهدید قرار میدادند این وضعیت مسموم تا جایی ادامه پیدا کرد که سازمان زندانها مجبور شد برخی عناصر تحریککننده را به زندانهای دیگر ازجمله رجایی شهر منتقل کند، جالب آنکه پسازاین نقل و انتقالات همان افراد که عامل درگیری و تشنج در زندان اوین بودند به بیبیسی خبر دروغ دادند که به زندان دیگری تبعیدشدهاند!
ماجرای راهاندازی باندهای مافیایی در زندان با هدف همراه کردن محکومان دیگر توسط برخی لیدرها و عناصر آشوب بهویژه منافقین پس از فتنه سال ۱۴۰۱ نیز ادامه پیداکرده است. بایکوت و تهدید تا گاها تا جایی پیش میرود که این افراد که اغلب وابسته به عناصر نفاق هستند در ابتدا سفره غذای خود را از افراد بایکوت شده جدا کرده و درصورتیکه این وضعیت ادامهدار باشد کار به درگیری فیزیکی و حتی تهدید به قتل این افراد نیز کشیده خواهد شد.
جالب آنکه این جریان دربند مردان و نیز بند نسوان لیدرهایی دارند که با فشارهای خاص در تلاش هستند سایر محکومین را با خود همراه سازند، ازجمله نرگس محمدی دربند زنان که پس از گرفتن جایزه سفارشی و صهیونیستی نوبل با همکاری همسر سابق خود تقی رحمانی (سرپل منافقین در پاریس) در اندرزگاه زنان حاکمیت پیداکرده تا جایی که اگر یک زندانی با مواضع براندازانه او مخالفت کند مورد تهدید نرگس محمدی و نوچههایش قرار خواهد گرفت!
شنیدهشده است که نرگس محمدی به زندانیانی که دربند زنان مشغول گذراندن دوران محکومیت خود هستند وعده میدهند که اگر از او دربند حمایت کنند پس از آزادی شرایطی را فراهم میکند که به خارج از کشور ترانسفر شوند. نرگس محمدی برای تطمیع زندانیان از شیوههای پیچیده نفاق استفاده کرده تا تعداد محدودی را با خود همراه ساخته و به شیوه تاکتیکی منافقین بر زندان هژمون شود.
قابلتوجه آن است که این مأموریت دربند مردان بر عهده مصطفی تاجزاده بود و این محکوم امنیتی در تلاش است با نامهنگاری هم درون و بیرون زندان را با خود همراه سازد، سطح فعالیتهای اخیر تاجزاده بهجایی رسیده که از طریق رابط خود در بیرون زندان برخی مدیران دولتی را تهدید میکند که اگر کابینه را همسو با مواضع فتنه نسازد علیه آنها از درون زندان نامهنگاری کرده و دست به افشاگری خواهد زد.
این دست اقدامات رادیکال که از شگردهای منافقین در زندان بوده این روزها باعث فشار سنگین روی زندانیان شده تا جایی که برخی محکومان سیاسی چون فائزه هاشمی به ستوه آمده و دست به افشاگری زدهاند.
نامه سرگشاده از درون بند زنان زندان اوین
فائزه هاشمی در یک نامه سرگشاده از درون زندان نوشته است که به دلیل تلاش برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری توسط برخی افراد تهدید به قتل شده است، اشاره دختر هاشمی رفسنجانی به نرگس محمدی و نوچههایش (باند نوبلیها) در اوین است که با شیوههای خاص به سایر زندانیان فشار میآوردند که مواضع خود را همسو کنند، ازجمله آنکه نرگس محمدی و مصطفی تاجزاده شب پیش از انتخابات تلاش کردند تا با نگارش یک نامه دست جمعی از درون زندان فضای مناسبی برای تحریم انتخابات ایجاد کنند اما به دلیل مواضع رادیکال با پاسخ منفی سایرین فتنهگران روبهرو شدند.
فائزه هاشمی در گزارش خود نوشته است:
بعد از انتخابات نسبت به افراد غیرهمراه با خود و یا منتقد خود با انگهای نادرستی چون مزدور، دارای مأموریت، آدمفروش، جاسوس، حکومتی، کارمند دولت در اینجا و ... واردشده و مشابه گروههای فشار با ایجاد فضای وحشت و خفقان سعی در ساکت کردن آنها کرده و بعضاً موفق هم میشوند. با ایجاد هیاهو و فحاشی و شعار مانع رأی دادن برخی از زندانیان در انتخابات ریاستجمهوری اخیر شدند. از ۸ صبح تا ۱۲ شب روز جمعه در راهروی منتهی به درب خروجی بند نشستند، همبندیهایشان را پاییدند و اجازه عبور ندادند. فضا بهقدری خوفناک بود که زندانبانان نیز جرات باز کردن درب برای عبور رأیدهندگان را نداشتند و این ۸ نفر نتوانستند رأی بدهند!
خانم فائزه هاشمی در بخش دیگری از روایت خود دست به افشاگری علیه اخبار جعلی از زندان به بیرون که اغلب مورداستفاده رسانههای ضدانقلاب نیز قرار میگیرد پرده برداشته و نوشته است که این باندهای وابسته به نفاق گزارشهای دروغین به بیرون از اندرزگاه میفرستند که با واقعیت کیلومترها فاصله دارد، هاشمی در ادامه نامه خود مینویسد:
خبرسازی از طریق انتشار اخبار مبالغهآمیز و نادرست درباره افراد و وقایع داخل زندان. در فرهنگ لغات آنها، ممنوعالملاقاتی یعنی تبدیل یک جلسه ملاقات حضوری به ملاقات کابینی. عدم دسترسی به پزشک، یعنی ویزیت شدن زندانی دو هفته یکبار توسط پزشک زنان، دو نوبت یا بیشتر سونوگرافی در دوران حاملگی، چک شدن فشار و قند و ... چند بار در هفته و حضور پرستار در موارد ضروری. تغذیه نامناسب، یعنی در اختیار داشتن مواد غذایی خام ماهانه ازجمله لبنیات و حبوبات و برنج و ... و دریافت ناهار و شام آماده بهصورت روزانه با هزینه زندان و امکان خرید روزانه از فروشگاه کوچک زندان و خریدهای هفتگی از بیرون با خرج از جیب خود. دفاع از خود، یعنی حمله، در صورت اعتراض به این نحوه نادرست خبررسانی، متهم میشوی به انجام مأموریت حکومتی برای عادیسازی شرایط زندان و یا شنیدن این عبارات آنچه ما میگوییم درست است و هرکسی غیرازاین، این عبارات را معنا کند ... خورده است و متعاقباً دریافت بارانی از حملات و تخریبها و تهدیدها...
نکته جالبتوجه در گزارش فائزه هاشمی از دروغپردازیها از درون زندان اوین آن است که اغلب این اخبار توسط افرادی چون نرگس محمدی به بیرون مخابره شده و توسط سرپلهای نفاق چون شیرین عبادی، رضا علیجانی، اردشیر امیرارجمند و زهرا مریخی در اخبار سازمانهای ضد ایرانی چون دیدبان حقوق بشر قرار میگیرد، نتیجه چنین اقدامی تدوین تحریمهایی است که به اسم حقوق بشر علیه مردم ایران اعمال میگردد.
البته اخیراً دم خروس این بازی عجیب و مضحک بیرون زده تا جایی که جاوید رحمان گزارشگر سابق سازمان ملل در امور ایران در مقر تروریستی منافقین حاضر شد تا بیپرده نشان دهد که معنای حقوق بشر از نگاه دستگاه ادراکی غربی تا چه میزان هدفمند است.
جاوید رحمان ازجمله افرادی است که در سالهای اخیر گزارشهای جهتدار و دروغینی که از داخل کشور توسط افرادی چون نرگس محمدی تهیهشده است را به سازمان ملل فرستاده است. جاوید رحمان، اصالتاً اهل پاکستان و کارشناس حقوق در دانشگاه برونل لندن است. جاوید رحمان در ژوئن ۲۰۱۸ (خرداد/تیر ۱۳۹۷) از سوی شورای حقوق بشر سازمان ملل بهعنوان بهاصطلاح گزارشگر ویژه این سازمان در امور حقوق بشر ایران انتخاب شد و تا ژوئن ۲۰۲۴ (خرداد/تیر ۱۴۰۳) در این سمت باقی ماند.
آخرین مأموریت جاوید رحمان حمایت از کشتار ۱۷ هزار ایرانی در جریان حوادث خونین دهه شصت توسط گروهک تروریستی منافقین و جابهجا کردن جای جلاد و شهید و نیز پروندهسازی از زندانهای ایران بوده است.
البته افشاگری افرادی چون فائزه هاشمی از درون زندان اوین بار دیگر نشان داد که مسئله «حقوق بشر» در محافل ضدانقلابی تنها یک پروژه بیزینسی بوده و در پشت دست آن جریانهای ضد ایرانی و جنایتکاری چون گروهک تروریستی منافقین بازی میکنند. منافقین با استفاده از عناصر محکوم خود در زندان در تلاش است تا هژمونی سازی کرده تا علاوه بر خبرسازیهای جعلی در مواقع خاص (مشابه طرح شورش در زندان پس از عملیات مرصاد) حادثهآفرینی کنند.
فائزه هاشمی در پایان نامه خود از تشکیل گروه فشار در زندان خبر داده تا جایی که برخلاف ادعاهای بیرونی حتی به رأیگیریهای ساده در درون بند نیز پایبند نبوده و با هوچیگری و دادوفریاد و نیز تهدید آن را ساکت میکنند! جا دارد که قوه قضائیه با تکیهبر شاهدان فراوانی که در این پرونده وجود دارد و نیز فراخواندن و شهادت افراد آسیبدیده، بستری را فراهم سازند تا افرادی چون تاجزاده، نرگس محمدی و معدود عناصر گروهکی دیگر نتواند فضای ندامتگاهها را برای مقاصد ضد ایرانی آلوده سازند.